محل تبلیغات شما



سارای عزیزم

سلام

امروز بعد از مدتها میخواهم برایت بنویسم

معبودم، هر لحظه که می گذرد دلتنگی من هم بیشتر میشه و فاصله دیدارمان نزدیکتر

باور کن همیشه به یاد عزیزت هستم و با خاطرات تو زندگی می‌کنم

و چقدر لحظه لحظه خاطرات برای من عزیز و دوست داشتنیه

هر لحظه که به تو فکر می‌کنم از خدای متعال بابت اینکه من و تو را باهم آشنا کرد تشکر و شکر می‌گویم

روز اول آشنایی مون برایت گفتم که به پایان دگر نمی تندیشم که همین دوست داشتن زیباست

دوباره و هزاران بار دیگر خواهم گفت که با تو من تا قیامت زندگی خواهم کرد 

میدونی دلم برق چشمای نابت.

صدای زیبایت

گرمی دستهایت

قلب مهربونت

خیلی تنگ شده مهربانم

هر وقت از تو می نویسم چشمام اجازه بیشتر نوشتن را نمیده

و اشک

سارای عزیزم تا بی نهایت می نویسم

(( عاشقتم عشق پاک من ))


سارای عزیزم

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده

فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده

اعتراف میکنم: اینک ، در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم

باور نمیکنم اینک بی توام

کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی

تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ،

تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم.

در حسرت چشمهایت هستم ،

چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده

در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ،

هر چه خواستم از تو بگذرم از همه چیز گذشتم جز تو ،

هر چه خواستم فراموشت کنم همه را فراموش کردم جز تو ،

هر چه خواستم به خودم بگویم هیچگاه ندیدم تو را ،

چشمهایم را بستم و باز هم دیدم تو را ، هر چه خواستم دلم را آرام کنم ،

آرام نشد دلم و بیشتر بهانه تو را گرفت ، هر چه خواستم بگویم بی خیال ،

بی خیالت نشدم و به خیالت تا جایی که فکرش هم نمی کنی رفتم

میخواستم با تنهایی کنار بیایم ، دلم با تنهایی کنار نیامد ،

میخواستم دلم را راضی کنم ، یاد تو باز هم به سراغم آمد ،

میخواستم از این دنیا دل بکنم ، دلم با من راه نیامد

بگذار اعتراف کنم که دلم در چه حالیست ، بدجور از نبودنت شاکیست .

 اصلا حالم خوب نیست….


تقدیم به تو که آمدی و با آمدنت هدیه کردی بودنم را آمدی و سیرابم کردی از عشق و محبت اما افسوس که رفتی؛ رفتی ، رفتی و تنهایم گذاشتی در اوج اغنیایی فقیرم، در اوج دارایی ندارم و در اوج توانگری، ناتوانم کردی تو رفتی و من ماندم من ماندم دل خالی و پر از خاطرات امروز روز تولد توست تولدت هزاران بار مبارک عشق پاک و نجیبم

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها